سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۴۰۲، ۰۸:۱۹ ق.ظ

درباره سايت

چه دعایی کنمـت بهتر از این / که خدا پنجره ی باز اتاقت باشد

بایگانی

نويسندگان

پيوندها

شبکه های اجتماعی

۳۰ مطلب با موضوع «نــاگفته ها!» ثبت شده است

۳

بیدار شو ! ولو به خوردن یک استکان چایی !!!

 نــاگفته ها!

آیت الله شاه آبادی

اگر برای نافله ی شب بیدار شدید ودیدید برای نافله خواندن آمادگی روحی ندارید بیدار بمانید بنشینید ،حتی چای بخوررید

انسان برهمین اثرهمین بیداری آمادگی را برای عبادت کسب میکند

برای دنیایتان هم که شده سحر بیدار شوید چون بیداری سحر وسعت رزق ، زیبایی چهره وخوش اخلاقی می آورد ...


برگرفته از وبلاگ معراجی ها

۲

آمریکا چهارشنبه به ایران حمله می کند ...

 نــاگفته ها!


آمریکا این چهارشنبه به ایران حمله میکند!

 

یه روزنامه ی اُردنی خبر زده که آمریکا چهارشنبه به ایران حمله میکنه، اینا هم نظرهای زیر اون تو یه سایت فارسی!

 

»  ما 4 شنبه امتحان داریم لطفا بندازین جمعه

 » من چهارشمبه چک دارم!

 » منم چهارشنبه امتحان دارم . موندم چیکار کنم. برم جنگ، نَرَم جنگ...

« یعنی اگه چارشنبه بیان .... بابا ما ورزش داریم لامسّبا ! میفهمید ؟؟؟

»  پس چرا ساعت شو نگفته؟! شاید ما خونه نباشیمش...

»  حالا من چی بپوشم؟!

»  ما شماره ماشین مون فرده، فک نکنم بتونیم تــو این حماسه آفرینی حضور بهم برسونیم!

 » میشه بهش بگین موقع برگشت منو به عنوان غنیمت ببرن آمریکا

» سه شنبه حمله کنن تا چهارشنبه تمومش کنن که پنج شنبه جعمه بریم دَدَر!!

» شام هم میدن؟

» ایول، بالاخره یه بهونه جور شد من پنجشنبه نرم عروسی. از جنگ برگشتم خستم ! تازه اگه اسیر نشم و برگردم

» بگو سر راه نون بگیره ...

» ای بابا حالا نمیشه جمعه عصر باشه آخه عصرای جمعه خیلی دلگیره آقا ما از مسئولین خواهشمندیم جمعه حول و حوش ساعت 3 یا 3/5 حمله کنن بعد از ناهار...

 

۰

پاسخ به یک دوست ...

 نــاگفته ها!


چندی پیش یکی از مخاطبان وبلاگ به نام "محمد" نظری رو برامون گذاشته بود درباره پست "چرا خدا جواب منو نمیده؟" و یه سری سوالاتی مطرح کرده بود. بنده هم وظیفه دیدم که یه بررسی ای بکنم صحبت های ایشون رو و در حد سوادم جواب بدم.

انشاالله این پست رو به جای یه پست درست و حسابی از بنده بپذیرید دوستان.... میدونم چندوقتیه که پست نمیذارم و دوستان هم شاکی هستن. ولی ببخشید واقعا وقت نمیکنم

این نظر ایشون بدون تغییر :


""" به نظر من اینا همش توجیه ه..... من که الان یه بنده ی معمولیم اگه قدرت نامحدود داشته باشم کسی اشاره کنه دنیا رو به پا میریزم.... نتیجه خدا خیلی خیلی بی تفاوتهٰ که این فرض محاله چون شرور ترین هام انقدر بی رحم نیستن دوم اینکه اصلا نیست.... برای خودم متاسفمٰ و به خودم لعنت میفرستم که چرا گذاشتم با احساساتم بازی باشه و تا الان منتظرش بودم..... احمق بودم احمق. کاش از اول ایمانی نبودٰ فریبی نبود و با احساسم اینطور بازی نمیشد. خیلی بعیده که برای منم جوابی داشته باشی دوست عزیز... چون من تهشو گفتم. """

اینم صحبت های بنده ، باز هم بدون تغییر !!!!

 

سلام محمد جان عزیز !

من علیرضا هستم . نویسنده ی وبلاگ ناگفته ها ! و نویسنده مطلب "چرا خدا جواب منو نمیده؟؟؟؟"

راستش کاش دقیق تر منظورت رو میگفتی .

ولی من چندتا نکته رو میگم انشاالله که بحثمون به جایی برسه


در کل کاش یکم بهتر مینوشتی برام تا بهتر متوجه منظورت میشدم !! ولی در حدی که فهمیدم برات مینویسم داداش گلم !!

 

خب گفته بودی که اگه قدرت نامحدود داشته باشم یکی اشاره ای بکنه همه چی رو یه پاش میریزی.

خب این نشون میده شما یه آدم دست و دل باز هستی...

۸

لباس ...

 نــاگفته ها!

 لبــــــاس !! 

شاید کمی طـنــز ! 

این مطلب، یه نوشته ی خودمونیه! به اولش نگاه نکنید که با کلام خدا شروع شده وسطاش جالب میشه ! تونستید حتما بخونیدش !

--------------------

 

 

 

خــدا توی قرآن (سوره ی اعراف آیه 26) گفته : «ای فرزندان آدم یقیناً برای شما لباسی که عورت های(عیب های) شما را بپوشاند و لباسی که زیب و زیور شما باشد نازل کردیم و لباس تقوا بهتر است ... »

اولین بار وقتی داشتم ترجمه ی این آیه رو میخوندم فکر کردم که خب خدا لباسی رو رو یاد آور شده بهمون که میپوشیم ، که شکرش رو به جا بیاریم، یعنی چی که یه دفعه گفته : و لباس تقوا بهتر است !!! ؟؟

به جایی نرسیدم، و گذشتم ازش. چند بار دیگه هم به این آیه برخورد کردم؛ باور کنید بازم هیچی نفهمیدم و رد شدم ...

تا چند روز پیش ...

یه لحظه فکر کردم که بابا! خــدا منظورش احتمالاً لباس ظاهری نیست. یعنی لباس های مختلف برای آدم ها نازل شده(بهتره بگیم که وجود داره) که با اونها نقص هاشون رو می پوشونن. البته انتخاب این لباس ها بسته به تصمیم آدم ها داره. توی این آیه خدا صفات خوب رو میگه ولی میشه این برداشت کلی رو از این قضیه کرد؛ یعنی چیزی که حداقل به ذهن بنده ی حقیر میاد.

خب. لباس ها انواعی داره و افراد مختلف از لباس های مختلف استفاده می کنن.

لباس های رایجی که ما آدم های امروزی (اولیش خودم) ازشون استفاده میکنیم برای پوشوندن نقصمون عبارتند از :

لباس دروغ: که با اون اشتباهاتی که کردیم میپوشونیم، رویاهامون رو با اون به دیگران به شکل حقیقت نشون میدیم(خالی بستن)، پدر و مادر و معلم و مدیر رو دودر می کنیم... (پیچوندن خودمون) و کلی چیزای دیگه که میدونید و میدونم !!!

لباس غیبت: که با اون سعی میکنیم: ...

۶

مردی در رستوران !

 نــاگفته ها!

حتما متن زیر رو بخوانید یه جریان واقعیه .. فوق العاده عجیب و جالبه! تخیّلی و معجزه هم نیست. 

این داستان رو یکی از دوستای نزدیکم برام فرستاده.

از زبون خودشه !!!

چند وقت پیش با پدر و مادرم رفته بودیم رستوران که هم آشپزخانه بود
هم چند تا میز گذاشته بود برای مشتریها ... افراد زیادی اونجا نبودن , 3نفر ما
بودیم با یه زن و شوهر جوان و یه پیرزن پیر مرد که نهایتا 60-70 سالشون بود.
ما غذا مون رو سفارش داده بودیم که یه جوان نسبتا 35 ساله اومد تو رستوران یه چند دقیقه ای گذشته بود که اون جوانه گوشیش زنگ خورد .البته من با اینکه بهش نزدیک بودم ولی صدای زنگ خوردن گوشیش رو نشنیدم.
بگذریم شروع کرد با صدای بلند صحبت کردن و بعد از اینکه صحبتش تمام شد رو کرد به همه ما ها و با خوشحالی گفت که خدا بعد از 8 سال یه بچه بهشون داده

رابطه دختر و پسر !

 نــاگفته ها!



پست پر سر و صدای

رابطه دختــر و پســر

(پستی که بیشتر از 240 نظر داشته ! لینک نظرات)

شمایی که الان یه دفعه نگات به این تیتر جذّاب افتاد و کنجکاو شدی ببینی که این پست درباره ی چیه و چی میخواد بگه! اگه فکر می کنی که رابطت با جنس مخالفت ضرری به زندگی الان و آیندت نمیزنه، بهتره یه نگاهی به این پست بندازی تا شاید نظرت کمی عوض بشه!! اینم بدون که قضیه رو کاملاً خودمونی و دورهمی نوشتم نه از سر دین و احکام و این قضایا! قول قـــول! اگر که اینجور نبود آخر پست برام فحش بنویس...  باشه؟!

 

و امــّـا قضیه ی رابطه دختــر و پســر

توی این بخش می خوام از یه دید کلی به این قضیه نگاه کنم و چند اثر بد این رابطه ها رو توی زندگی آیندمون بیان کنم. بازم تاکید می کنم کاملا عقلانی و خودمونی، نه از سر دین و احکام...

 

۲

نا امیدی !

 نــاگفته ها!



بحـــث بسیار مهم  نــا امیـــدی


بعضی ها می گن که ما گناهانی انجام دادیم انقدر بزرگه که خدا عمراً ببخشه!


جواب این افراد که انشاالله کم هم هستند اینه که گناه شما بزرگتره یا (نعوذً بالله) خدا؟؟؟

مسلّماً جواب اینه که خدا بزرگتره!

۱

نفوس بد نزدن !

 نــاگفته ها!

نفوذ بد نزدن 

یکی از راههای پیشرفت نفوذ بد نزدن و فال خوب زدنه.

اگر به خدا خوشبین باشیم و به آینده خوش بین مطمئنا خدا هم به این حسن ظن ما و نفوذ بد نزدنمون احترام میذاره و همون چیزی که فکر می کنیم نصیبمون می کنه.

و برعکس.

چند تا مثال زیبا میزنم تا محسوس تر بشه.

فرعون در خواب دید که کسی میاد و تخت و تاجش رو به هم می پیچه و نابودش میکنه. تا اینجاش مشکلی نداره چون خواب بوده. روزی فرعون و آسیه کنار هم نزدیک رود نیل نشسته بودند و استراحت می کردند. قنداقی رو روی آب میبینند.(نکته از اینجا شروع میشه که توی قرآن هم اومده) آسیه گفت: این طفل نور چشم ما میشه و باعث برکت و سعادتمون میشه و اصلا می تونیم به فرزندی قبولش کنیم و ...

ولی فرعون میگه نه! این شاید همون طفل باشه که...

۰

منفعت جویی !!

 نــاگفته ها!

بعضی از ما آدمها  آدم های به شدت منفعت جویی هستیم. تا جایی که دین با ما راه بیاد ما هم با دین راه میایم. ولی وقتی که مثلا دین خلاف میل و علاقه ی ما چیزی دیگری بگوید میگوییم : آآآآآ دیگه نشد... تا این جا که برای من مشکلی نداشت حرفتو گوش دادم ولی اینجا راه ما جدا میشه تا بعد از این که این کار انجام شد...

۱

تا نزدیکی به او ...

 نــاگفته ها!

خیلی وقت ها ما فکر میکنیم برای اینکه امام زمانمون ظهور کنه باید همه یکباره تمام گناهانمون رو کنار بذاریم و از کار و زندگی بزنم و صبح تا شب بشینیم عبادت کنیم. در حالی که اینطور نیست. ما میتونیم با روش تدریج زمینه ساز ظهور آقا بشیم .

شاید بگید که روش تدریج دیگه چه صیغه ایه؟؟ برای بهتر درک کردن این مطلب میخوام یه مثال بزنم

فکرش رو بکنید که مثلا شرکت آب بیاد اعلام کنه که آی مردم هرکس بیاد و روزانه یه لیترآب کمتر مصرف کنه...

۷

آیا آخرتی هست ؟!

 نــاگفته ها!

 به نظرتونآخرت هست؟ (بخش اول)

میخوام توی این بخش این مطلب وجود داشتن آخرت رو به بحث بذارم. این قضیه با دوتا دلیل یا بهتره بگم گفتار  ثابت میشه. اولین برهان و گفتار که توی این بخش یعنی بخش اول میخوام مطرحش کنم.

"دفع ضرر احتمالیه"!!!!

اسم عجیب غریبی داره ولی میخوام خیلی ساده بیانش کنم... خیلی ساده!!

فکر کنیدکه شما از جایی میخواید برید بیرون و میخواید کفش هاتون رو بپوشید. یه دیوونه میاد و به شما میگه: ببین توی کفشت یه عقرب رفته!!!

۲

راز یه توپ دارم قلقلیه !!!

 نــاگفته ها!


یه توپ دارم قلقلیه/سرخ و سفید و آبیه/میزنم زمین هوا میره/نمیدونی تا کجا میره/من این توپ رو نداشتم/مشقامو خوب نوشتم/بابام بهم عیدی داد/یه توپ قلقلی داد/.

تا حالا به این شعر فکر کردید؟؟ شعری که همه ی ما توی دوران کودکیمون باهاش مأنوس بودیم.

این شعر در عین سادگیش معنای بلندی توی مصراعش وجود داره. می پرسید چجوری؟؟

۰

یـــه چیزی !!!!

 نــاگفته ها!

 یـــه چیزی !!!!


میخوام برم سراغ یکی از عواملی که باعث زیاد شدن گرفتاریهامون و کم شدن سعادتمون میشه برم. چیزی که شاید هممون اونو بشناسیم، اما لحظه ای، به لحظه ای بودن و گذرا بودن اون فکر نمیکنیم....

۳

سختی !

 نــاگفته ها!


 

به نظر شما اگر زندگی همراه با سختی و مشکل باشه بهتره یا بدون مشکل؟؟

من میخوام بسیار کوتاه به این بحث بپردازم. خیلی گذرا... ان شاالله که ارزش خوندنو داشته باشه .

خیلی ها فکر می کنن که اگر مشکل کم باشه خدا بیشتر دوستشون داره...

به این داستان کوتاه توجه کنید :

"""پیامبر روزی در خانه ای مهمان بود. روی تاقچه تخم مرغی قرار داشت...

ادامش رو اگر میتونید حتما بخونیـــد ...

۵

خوشرویی

 نــاگفته ها!


خوش رویی !!

 

توی خیابون تصادف میشه. دو طرف میان پایین. طرف اول قبل از هر صحبتی و نگاهی بدون قضاوت هرچی بد و بیراهه  نثار طرف دیگه می کنه! و طرف دوم هم چند تا روش میذاره و به طرف اول تحویل میده! و همینطور ادامه پیدا می کنه... کلی ترافیک میشه؛ حرمت دو طرف شکسته میشه و فضای اون منطقه جو بدی به خودش میگیره و هزارتا اتفاق ناخوشایند دیگه که اعصاب همه رو خورد می کنه می افته ... فقط و فقط به خاطر یه تصادف کوچیک (یا حتی یکم بیشتر).

آخه چی میشه... 

۶

دکتر جواب کرده ها ...

 نــاگفته ها!


دکتر جواب کرده ها ...

نمیدونم یه آدمی رو که دکترا از نظر بیماری جوابش کردن دیدید یا نه ؟! خیلی عجیب و جالبه!

 طرف بعد از این که میفهمه دکترا دیگه قطع امید کردن : خیلی فکر می کنه، با دیگران رفتار خیلی خوبتری داره، لبخند می زنه به همه، سعی می کنه به همه محبت کنه، کاری کنه که همه ازش راضی باشن...

از طرفی نماز هاش رو سروقت می خونه، استغفار می کنه از کارای گذشتش و طلب خیر برای آیندش.

 سعی می کنه که دیگه گناه نکنه و در نتیجه می خواد از این دنیا سبکـــ  بره ... چون مرگ رو خیلی نزدیک میبینه...

۰

درد ...

 نــاگفته ها!

بچه ها میدونید بدترین نوع بیماری چیه ؟! مثلاً سرطان ؟! چرا بدترین بیماریه ؟! یا ایدز ...

دلیلش اینه که این نوع بیماری ها اصلا هیچ دردی ندارن... آدم وقتی به خودش میاد که مثلا غده ی سرطانی انقدر پیشرفت کرده که دیگه یه جورایی کاریش نمیشه کرد...

حالا میدونید بدترین نوع بی دینی چیه؟ عین همینه! اونی که آدم از بی دینی دردش نیاد. از این که از دین هیچی نمیدونه احساس خاصی نداشته باشه ! ریلکسِ ریلکس و رِله ی رِله به زندگیش ادامه بده !

و وقتی به خودش میاد که مثلا موقع مرگش فرا رسیده. و اونجا افسوس میخوره؛ اونم چه افسوسی! افسوسی که دیگه به هیچ عنوان قابل جبران نیست.

یکی از سوالاتی که اون دنیا میپرسن مثلا اینه : ...

۲

با حجاب ها بخوانند ... همچنین بر و بچه های مذهبی ...

 نــاگفته ها!

با حجاب ها بخوانند ... همچنین بر و بچه های مذهبی ...

بچه ها با همه رفیق باشید. با دوستاتون برید بیرون: پـــــــــارک ، سینما یا هرجای تفریحی دیگه (البته بدون ناهمجنس) با دیگران شوخی کنید . بگید و بخندید ... خلاصه کاملاً شــاد باشید.

شاید بپرسید چرا ؟!

ببینید این کارا یه مزیت خیلی خوبی که داره اینه که طرفی که شاید یکم حجابش خوب نباشه یا گرایش چندانی به دین نداره به خودش میگه: فلانی چه فرقی با من داره ؟! مثلا من آزادیم اینه که پارک یا سینما میرم؟!!!!! خب اینم که داره میــــــره ! من تفریح می کنم؟! خب اینم داره تفریح می کنه !

بقیش رو توی ادامه مطلب بخونید !

درد ، نوشت ...

 نــاگفته ها!


درد     ،   نوشت    ...

عشق به خدا. عشق. نماز.خدا.امام زمان. نظرم رو میگم.نظرت رو بگو.نماز میخونم.قرآن بخوان.خدایا من رو ببخش.توبه.انبه.

سلام بچه ها !

نمیدونم از کجا شروع کنم؟!

من تا یک ماه دیگه به اینترنت نمیام ...و مطالبم به روز نمیشه!

 نه شارژ ADSL م تموم شده ... نه لپ تاپم خرابه ! و یا هر علت دیگه ای که فکرش رو بکنید.

من به خاطر این که خیلی کم وقت میکنم به اینترنت سر بزنم، وقتی یه وقتی پیدا می کنم، طولانی میشینم. شاید 3 یا 4 ساعت!!! و همه ی کارای عقب موندم رو انجام میدم.

دیشب من یه فرصت پیدا کردم برای وصل شدن به نت. ساعت 10 نشستم و 2 و 30 دقیقه ی نصف شب بلند شدم...

امـــــــــروز نمــــاز صبـــــحم قضا شد ...

 یه غم بزرگی نشسته توی سینم. خیلی دارم اذیت میشم... میدونید چرا؟ آخه من خیر سَرَم با نوشته هام سعی می کنم خیلی ها رو با خدا آشتی بدم، ولی ... امروز خودم برای یکم خواب بیشتر، با خدا قهــــر کــــردم!

هرچند قهر من با خدا (نه خدا با من) چند ساعت بیشتر طول نکشید، ولی یک لحظش هم یه عمر میگذره برای آدم...

مـــــن خودم رو تنبیه کردم که تا 1 ماه به اینترنت سر نزنم ! و نخواهم زد ان شاالله... سیم کابل رو هم دادم به داداشم و بهش گفتم تا 1 ماه دیگه به من تحویل نده ...

چقدر خوبه که آدما توی همچین موقعیاتی بیان و خودشون رو با چیزایی که دوست دارن محروم کنن. اونوقته که ثابت می کنیم که : « ...